سی و پنج ماهگی کارینا و کارن
سال نو مبارک چهارشنبه سوری سال 1394 اندر احوالات چهارشنبه سوری اینو میشه گفت که مطابق هر سال خونه پدری و مادری همه جمع بودیم و هوا هم کمی سرد و گاهی بارون ریزی میبارید و بعلت خیسی زمین باغ ما شب رو در پارکینگ خونه خاندایی سپری کردیم و با فشفشه ها و سیگارت و باقی وسایل آتش بازی که عمو فراز برامون تهیه کردند حسابی خوش گذروندیم البته کارینا اوایل کمی میترسید و گریه میکرد و در آغوش مادر و پدر و خاله بسر میبرد و کم کم به جو عادت کرد ... دست دایی جان درد نکنه با کباب جگر حسابی بچه ها لذت بردند و بعد از کلی رقص و آتش بازی نوبت به هوا کردن بالنهای آرزو بود که هدیه مادر (...
نویسنده :
فاطمه
17:24